دانلود گزارش تفسیر قرآن به تاریخ 13940402 فایل PDF / لینک مطلب / فایل صوتی
به نام آفرینندهی زیباییها
درود دوستان عزیز. از این هفته شروع به خواندن سورهی بقره از ابتدا کردیم. من که بهمن صباغ زادهام مانند همیشه تفسیر نمونه را با خود به جلسه آورده بودم و دوستان دیگر هم تفاسیر دیگر از جمله تفسیر علامه طباطبایی، علامه حسنزاده آملی، آقای انصاریان، آقای قرائتی و آقای علی صفایی را در این جلسه مطرح کردند. بحثهای اصلی در این جلسه حروف مقطعه، اشاره به دور به جای اشاره به نزدیک، کتاب و مکتوب، هدایت و متقین بود. دوستان حاضر در جلسه یک به یک یادداشتهای خود را مطرح کردند و راجع به نکات مطرح شده صحبت شد.
جلسه در ساعت 21:41 شب آغاز شد.
جلسه با حضور آقایان و خانمها؛ هادی عابدی، امیر عابدی، رضا ناصری، رضا نجاتیان، بهمن صباغ زاده، احسان انوریان، خانم خوش اندام، خانم شاهولی، خانم حسننیا، نسیم حسننیا، خانم نجاتیان، محمدعلی نجاتیان، محمدرضا مجتهدی، صادق امامی، مرتضی غلامپور و ... در حسینیهی صفارشرق واقع در باغسلطانی 9 برگزار شد و در ساعت 23:04 به پایان رسید. (از آقایان و خانمهایی که نامشان در این بخش نیامد عذرخواهی میکنم. متاسفانه نام همهی شرکت کنندگان در جلسه را نمیدانم)
۱- بازخوانی ادبیات کلاسیک؛ شاهنامهی فردوسی؛ بر اساس نسخهی ژول مُل؛ قسمت سی و یکم؛ بیت 3001 تا 3100
پس از روخوانی کتاب گلستان سعدی به تصحیح خلیل خطیب رهبر و گزیدهی غزلیات شمس به انتخاب و تصحیح دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی نوبت رسید به کتاب شاهنامهی فردوسی که در بخش بازخوانی ادبیات کلاسیک در جلسه خوانده شود. در تاریخ 8/6/1393 که آخرین قسمت گزیدهی غزلیات شمس در جلسه خوانده شد تصمیم گرفته شد که کتاب بعدی اثر سترگ حماسهسرای بزرگ تاریخ ادبیات، فردوسی طوسی باشد. بر اساس نسخهی ژول مُل، شاهنامهی فردوسی در هفت جلد و 52623 بیت سروده شده است و از آنجا که هر جلسه حدود نیم ساعت آغازین جلسه به خواندن ادبیات کلاسیک اختصاص دارد، اگر قرار بود تمام شاهنامه را بخوانیم با در نظر گرفتن 100 بیت در هر جلسه، حدود یازده سال طول میکشد تا این کتاب در جلسه خوانده شود. از این رو تصمیم گرفتیم حدود 10000 بیت از این کتاب را در طول حدود دو سال در جلسه روخوانی کنیم. نسخهی ژول مُل مبنای کار در نظر گرفته شد و هر هفته 100 بیت هفتهی آینده در جلسه مشخص خواهد شد و در وبلاگ هم اعلام خواهد شد تا دوستانی که در جلسه شرکت میکنند بتوانند از پیش آماده باشند و لطف کرده و با مطالعه به جلسه بیایند.
31
شاهنامهی فردوسی؛ قسمت سی و یکم؛ بیت 3001 تا 3100
فردوسی » شاهنامه » جلد اول » منوچهر » بخش 11 – رفتن زال به نزد رودابه
...
که بر من نباشد کسی پادشا
جهانآفرین بر زبانَم گوا
جز از پهلوانِ جهان زالِ زر
که با تخت و تاج است وبا زیب و فر
همی مِهرشان هر زمان بیش بود
خرد دور بود، آرزو پیش بود
چنین تا سپیده برآمد ز جای
تبیره برآمد ز پردهسرای
پس آن ماه را شاه پدرود کرد
تنِ خویش تار و بَرَش پود کرد
سرِ مژّه کردند هر دو پُر آب
زبان برکشیدند بر آفتاب
که ای فرّ گیتی یک لَخت نیز
یکایک نبایَست آمد هنیز
ز بالا کمند اندر افگند زال
فرود آمد از کاخ فرخ همال
فردوسی » شاهنامه » جلد اول » منوچهر » بخش 12 – رای زدن زال با موبدان در کار رودابه
چو خورشیدِ تابان برآمد ز کوه
برفتند گُردان همه همگروه
بدیدند مر پهلوان را پگاه
وزان جایگه برگرفتند راه
سپهبد فرستاد خواننده را
که جوید بزرگانِ داننده را
چو دستورِ فرزانه با موبدان
سرافراز گُردان و فرّخ رَدان
به شادی برِ پهلوان آمدند
خردمند و روشنروان آمدند
زبان تیز بگشاد دستانِ سام
لبی پُر ز خنده، دلی شادکام
نخست آفرین بر جهاندار کرد
دلِ موبد از خواب بیدار کرد
چنین گفت کز داور پاک و داد
دل ما پُر از ترس و امّید باد
خداوند گردنده خورشید و ماه
روان را به نیکی نماینده راه
ستودن مراو را چنان چون توان؟
شب و روز بودن به پیشش نوان
بدوی است کیهان خرم به پای
همو دادگشتر به هر دو سرای
بهار آرد و تیرماه و خزان
برآرد پُر از میوه دارِ رزان
جوان دارَدَش گاه با رنگ و بوی
گهش پیر دارد دُژَم کرده روی
ز فرمان و رایَش کسی نگذرد
پیِ مور بی او زمین نسپرد
جهان را فزایش ز جفت آفرید
که از یک فزونی نیاید پدید
ز چرخ بلند اندر آر این سخُن
سراسر همین است گیتی ز بُن
زمانه به مردم شد آراسته
وزو ارج گیرد همی خواسته
اگر نیستی جُفتی اندر جهان
بمانْدی توانایی اندر نهان
و دیگر که بیجفت ز دین خدای
ندیدیم مرد جوان را به پای
سه دیگر که باشد ز تخم بزرگ
چو بیجفت باشد بمانَد سترگ
چه نیکوتر از پهلوانِ جوان
که گردد به فرزند روشنروان
چو هنگام رفتن فراز آیَدَش
به فرزندِ نو روز بازآیدش
به گیتی بمانَد ز فرزند نام
که این پورِ زال است و آن پورِ سام
بدو گردد آراسته تاج و تخت
ازان رفته نام و بدین مانده بخت
کنون این همه داستانِ من است
گل و نرگس بوستانِ من است
که از من رمیدهست و رفته خرد
بگویید کآن را چه درمان برد
نگفتم من این تا نگشتَم غمی
به مغز و خرد در نیامد کمی
همه کاخِ مهراب مِهر من است
زمینَش چو گَردانسپهرِ من است
دلم گشت با دختِ سیندخت رام
چه گوینده؟ باشد بدین رام سام؟
شود رام گویید منوچهر شاه؟
جوانی گمانی بَرَد یا گناه
چه مهتر، چه کهتر، چو شد جفتجوی
سوی دین و آیین نهادهست روی
بدین در خردمند را جنگ نیست
که هم راه دین است و هم ننگ نیست
چه گویند کنون موبدِ پیش بین
چه دانید فرزانگان اندرین
ببستند لب موبدان و رَدان
سخن بسته شد بر لبِ بخردان
که ضحّاک مهراب را بُد نیا
وزیشان دلِ شاه پُر کیمیا
گشاده سخن کس نیارَست گفت
که نشنید کس نوش با زهر جفت
چو نشنید از ایشان سپهبد سخُن
بجوشید و رایِ نو افگند بن
که دانم که چون این پژوهش کنید
بدین رای بر من نکوهش کنید
ولیکن هر آنکو گزیند منِش
بباید شنیدنش بس سرزنش
مرا گر بدین ره نمایش کنید
وزین بند راهِ گشایش کنید
به جای شما آن کُنَم در جهان
که با کهتران کس نکرد از مِهان
ز خوبی و از نیکی و راستی
ز بَد ناوَرَم در شما کاستی
همه موبدان پاسخ آراستند
همه کام و آرامِ او خواستند
که ما مر تو را سر به سر بندهایم
نه از بس شگفتی سرافگندهایم
که باشد ازین کمتر و بیشتر
به زن پادشا را نکاهد هنر
ابا آنکه مهراب ازین پایه نیست
بزرگ است و گُرد و سبکمایه نیست
اگر چند از گوهرِ اژدهاست
همان است و بر تازیان پادشاست
یکی نامه باید سویِ پهلوان
چنان چون تو دانی به روشنروان
تو را خود خرد زانِ ما بیشتر
روان و گمانت بِهْاندیشتر
مگر کو یکی نامه نزدیک شاه
نویسد، کُنَد رایِ او را نگاه
منوچهر هم رایِ سامِ سوار
نپیچد، شود کار دشوار خوار
فردوسی » شاهنامه » جلد اول » منوچهر » بخش 13 – نامه نوشتن زال نزدیک سام و احوال نمودن
سپهبد نویسنده را پیش خواند
دل آگنده بودش همه برفشاند
یکی نامه فرمود نزدیکِ سام
سراسر نوید و درود و پیام
به خطِّ نخست آفرین گسترید
بدان دادگر کو زمین آفرید
ازوی است شادی ازوی است زور
خداوند ناهید و بهرام و هور
خداوندِ هست و خداوندِ نیست
همه بندگانیم و ایزد یکیست
ازو باد بر سامِ نیرم درود
خداوندِ کوپال و شمشیر و خود
چمانندهی دِیزَه هنگام گَرد
چرانندهی کرگس اندر نبرد
فزایندهی بادِ آوردگاه
فشانندهی خون ز ابرِ سیاه
گرایندهی تاج و زرّین کمر
نشانندهی شاه بر تختِ زر
به مردی هنر در هنر ساخته
خرد از هنرها برافراخته
من او را به سانِ یکی بندهام
به مِهرش روان و دل آگندهام
ز مادر بزادم بدان سان که دید
ز گردون به من بر ستمها رسید
پدر بود در ناز و خَزّ و پرند
مرا بُرده سیمرغ بر کوهِ هَند
نیازم بُد آن کو شکار آورد
ابا بچّگان در شمار آورد
همی پوست از باد بر من بسوخت
زمان تا زمان خاک چَشمم بدوخت
همی خواندندی مرا پورِ سام
بر اورنگ بر سام و من در کُنام
چو یزدان چنین راند اندر بُوِش
برین گونه پیش آوریدم روش
کس از حکمِ یزدان نباید گریغ
اگر چه بپرّد برآید به میغ
سنان گر به دندان بخاید دلیر
بدّرد از آوازِ او چرمِ شیر
گرفتارِ فرمانِ یزدان بُوَد
اگر چند دندانْش سندان بود
یکی کار پیش آمدم دلشکن
که نتوان ستودنْش بر انجمن
پدر گر دلیر است و نراژدهاست
اگر بشنود گفتِ کِهتر رواست
من از دُختِ مهراب گریان شدم
چو بر آتشِ تیز بریان شدم
ستاره شبِ تیره یارِ من است
من آنم که دریا کنار من است
به رنجی رسیدستم از خویشتن
که بر من بگرید همه انجمن
اگر چه دلم دید چندین ستم
نخواهم زدن جز به فرمانْت دَم
چه فرماید اکنون جهانپهلوان
رهانم ازین درد و سختی روان
ز پیمان نگردد سپهبد به در
بدین کار دستور باشد مگر
که من دُختِ مهراب را جفتِ خویش
کُنم راستی را به آیین و کیش
پدر یاد دارد که چون مر مرا
بدو باز داد ایزدی داورا
به پیمان چنین گفت پیشِ گروه
چو باز آوریدم ز البرزکوه
که: هیچ آرزو بر دلت نگسلم
کنون اندرین است بسته دلم
سواری به کردارِ آذرگشسپ
ز کابل برِ سام شد بر سه اسپ
بفرمود گفت ار بمانَد یکی
نباید تو را دَم زدن اندکی
به دیگر سبک برنشین و برو
بدین سان همی تاز تا پیشِ گو
فرستاده از پیش او باد گشت
به زیر اندرش چرمه پولاد گشت
...
***
بازخوانی ادبیات کلاسیک در هفتهی آینده:
شاهنامهی فردوسی؛ قسمت سی و دوم؛ بیت 3101 تا 3200
فردوسی » شاهنامه » جلد اول » منوچهر » بخش 13 – نامه نوشتن زال نزدیک سام و احوال نمودن
چو نزدیکی کرگساران رسید
یکایک ز دورش سپهبد بدید
...
تا
...
چه ماند از نکو داشتن در جهان
که ننمودمت آشکار و نهان
***
دانلود گزارش تفسیر قرآن به تاریخ 13940326 فایل PDF / لینک مطلب / فایل صوتی
به نام آفرینندهی زیباییها
درود دوستان عزیز. جلسهی قبل تعطیل شد و این هفته به آیهی 257 سورهی بقره رسیدیم. جلسه با جمعی از دوستان در مانند همیشه در حسینیهی صفارشرق تشکیل شد. در انتهای این جلسه تصمیم گرفته شد که از هفتهی آینده به تفسیر سورهی بقره بپردازیم و از آیهی یک این سوره شروع کنیم. در ضمن دوستان تصمیم گرفتند در ماه رمضان جلسهی مثنویخوانی را برگزار نکنند و به جای آن یکشنبه و پنجشنبهها به سخنرانی دکتر سید مهدی بهشتی گوش بدهیم. مکان این جلسات حسینیهی صفارشرق خواهد بود و زمان جلسات در ماه رمضان از ساعت 21 به 21:30 تغییر خواهد یافت.
جلسه در ساعت 21:17 شب آغاز شد.
جلسه با حضور آقایان و خانمها؛ هادی عابدی، رضا ناصری، رضا نجاتیان، بهمن صباغ زاده، احسان انوریان، صادق امامی، سیدکاظم بهشتی، خانم خوش اندام، احسان انوریان، مرتضی غلامپور و ... در حسینیهی صفارشرق واقع در باغسلطانی 9 برگزار شد و در ساعت 22:28 به پایان رسید. (از آقایان و خانمهایی که نامشان در این بخش نیامد عذرخواهی میکنم. متاسفانه نام همهی شرکت کنندگان در جلسه را نمیدانم)